باران صدای پای توست

آه ای سفر کرده چه می توان گفت وقتی قلب من از جنس آیینه است و دستهای سرد تو خالی از عشق

باران صدای پای توست

آه ای سفر کرده چه می توان گفت وقتی قلب من از جنس آیینه است و دستهای سرد تو خالی از عشق

سفر با تو

سفر با تو

من ازترسیم خطی                                    

           بر کنار ساحلی در ابتدای

آبی مواج عاشق می شوم با تو

و تو فانوس خواهی شد

برای قلب خاموشم

در این شبهای سرد  بی سر انجامی

چه بارانی که می بارد بر رخسارمان ای عشق

عجب رسم غریبی می شود وقتی که می آیی

چه عاشق می شوم با تو در این دنیای تنهایی

سفر با تو برای من سفر در اوج رویا بود

در این شبهای بی تابی عجب نوری عجب خوابی

                                                   

 

سفر با تو تکامل می دهد حس غریب دوست داشتن را

وباران با سخاوت میزند بر لحظه های آبی ما

من از عشق تو لبریزم

و می دانم که تو لبریز از عشق دیگری هستی

واین زخمیست بر قلبم که میدانم نمیدانی

من از جنس ساقه ای شبنم

وتو از جنس گرم آفتابی

تو نور افشان و مغروری ومن محتاج نور تو

سفر با تو برای من سفر در کهکشان عشق

ولی افسوس عمر این سفر کوتاست

چرا بر من نمی تابی؟چرا خورشید نگاهت را به چشمانم نمی دوزی؟

بیا و دست گرم مهربانت رابه من بسپار

که من محتاج دست گرم تو خورشید سوزانم

چه مهتابی تو بر شبهای من تابیدی و رفتی

نفس هایت برای من نوید زندگانی است

کلامت عشق من آهنگ بی پروایی و بی ادعایی است

تو می دانی که قلب من اسیر ناب چشمان سیاه توست؟

نه  می دانم نمیدانی.تو با من مثل بارانی

تو میباری و عاشق میکنی و میروی آرام

ولی با رفتنت در قلب من سیلی شود از غم

که می دانم نمی دانی

به قول تو :حقیقت میشود پنهان نه آن چیزی که میبینیم

مرا با خود ببر ای حس گرم بوسه ای سوزان

بسوزانم وتا فردای فرداها بمان با من

چقدر از انتهای این سفر لبریز از مرگم

بمان با من .بخوان با من                                           

ومن لبریز حس خواهش یک لحظه نزدیکی

یکی بودن .یکی با تو در این لحظه

وتو در فکر فردایی که می آید پشیمانی.................

 

لیلا  ۱۰ خرداد ۱۳۸۷

                                           ادبی هنری

 

نظرات 9 + ارسال نظر
فرهاد جمعه 10 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 03:02 ب.ظ http://miracle.blogsky.com

میشه بمن بگی عشق و دوس داشتن معنیشون چیه..؟..یه عمره دارم دنبال معنیش می‌گردم..

مجید شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:12 ب.ظ

سلام عروسک بد اخلاق ناز با کی رفتی سفر هان؟من میبرمت توی قصر فقط بگو بله ؟با یکی دیگه ازدواج می کنم پشیمون میشیا
دوستت دارم لجباز

حسرت شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:16 ب.ظ

سرکار خانم نویسنده با کی سفر کردی؟کدوم پدر سوخته ای جرات کرده دختر شهر ما رو بدزده ؟این تن بمیره خودم خاکش میکنم.

نویسنده شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:24 ب.ظ

خوشکل چشم وحشی جه عجب یه شعر جدید گفتید؟دیگه نا امید شدم که گفتی تقدیم به عشقم.مگه عشق داری ؟کدوم آدم خوش شانسی دلت و دزدید؟لیلی بگو که دروغه
بگو عشقی نداری .وگر نه میام اداره آتشیت میزنم.مهم نیست کی ام .قربونت برم کشته مرده زیاد داری فقط اخلا ق نداری که زنم بشی درست مکنم.منو میشناسی؟

باران شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:40 ب.ظ

سلام الیلی عزیزم .یادش بخیر همیشه ناز و یه دنده بودی.لیلی شعرات بو دار شده عزیزم یاد دانشگاه بخیر.تو چرا هنوز ایرانی ؟بزن بیرون فدات شم .من که خیلی دارم حال میکنم.بی وفا برام میل بده.جرا به میلام جواب نمیدی؟داداشم هنوز مجرد و سر به راهه هنوزم می خوادت.هنوز بلک برنه بخدا عکس وبلاگت تو پرینت زده دیوار اطاقشه.از نه تو شوکه شد اما دوست داره.چند ماه دیگه دکترای فلسفه می گیره.به مامانم سر میزنی دارالرحمه؟ببوسش از قول من

مریم شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:49 ب.ظ

تو خجالت نمی کشی همه چیز تو وبلاگ در غالب شعر مینویسی؟اینا شعر نیستن متاسفم برات افت دارن خودخواه.جای فروغ رو داری میگیری .توی شعرات لذت هوسه و همخوا.......... .بد بخت از دست رفتی انگار عاشق شدی؟حیف تو نیست.توی سایت مردمان همه از شعرات تعریف می کردن اما عاشق شدی.تو هم ریدی

ناشناس یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:39 ب.ظ

تو کی هستی واقعا این خودتی؟من یه آدم مرده ام با لبای تو جون میگیرم.به وبم سر میزنی؟

جن یکشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1387 ساعت 10:30 ب.ظ

خودم خفت میکنم ؟سفر که کردی حالشو هم بردی.به ما چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

صدف جمعه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 11:14 ب.ظ http://dokhtarkoochooloo.blogfa.com/Profile

سلام

همگی خسته نباشید

شاد باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد