آنگاه که بر روی برگهای زرد پاییزی قدم بر میدارم
احساس میکنم به آرزوهایم نزدیک میشوم...
شاداب باش قدم بردار خوشبختی نزدیک است
از آسمان از ستاره ها و از زندگی میگذرم
وقتی باران ببارد از هر آنچه دروغین است شسته میشوم
با رنگین کمان زنده خواهم شد
آسمان دوباره ستاره میچیند
چشمهایم نور باران میشود
من با نور کدام ستاره جان میگیرم؟
دریا من را میخواهد
از کدام صدف متولد شده ام در کدام دریا؟
آغوش خیس دریا مراانتظار میکشد
دریایییم این جا چه میکنم؟
غورباغه ها هزار بار بهتر از آدمهای فریبکارند
سکوت غمگین غروب ساحل پر از یاد من است
شرجی دریا بغض دردناک دوری من از اوست
لیلا شهریور۱۳۸۸
آدمو تحت تاثیر شعرت قرار میدی خانوم
اما کجاست این حس؟
تو مثل سنگی
چرا عشقو جدی نمیگیری
این همه غرور
متاسفم
زیبای مهربان کاش نیمه گم شده من باشی
شعرات ..................از ریشه داغونم کرد
چرا این همه با حال مینویسی
تو که جواب سلامم نمیدی چه جوری اهل دریایی؟
هزار بار خواستم شعراتو نخونم و اینجا نیام اما مگه اون چشمات میذارن آسوده بخوابم
توی عالم واقعی جرات ندارم بگم دوستت دارم میترسم ازت
هی با خودم میگم:بگذر- اما باز یه جایی پشت چراغ قرمز میبینمت ..خانوم خدای ما هم بزرکه این همه سنگین روی زمین گام بر میداری که چی؟
ممنونم لیلای ناز
منم اگه مثل شما خوشکل بودم جذاب بودم و بچه مایه دار حتما طبع شاعرانم گل میکرد.دیگه چی میخوای که خدا بت نداده باشه؟من حسود نیستم اما تو خیلی شانس داری
کاش بمیری
سلام مهربون....
تمیدونم چرا از نگاه مردم شهر میترسم
غورباغه ها هزار بار بهتر از آدمهای فریبکارند
مواظب خودت باش بانو خداکنه همیشه شاد و سلامت ببینمت..
این دخترای حسود چشم دیدنتو ندارن خانم نویسنده
من شما رو از وقتی خبرنگار روزنامه عربی یودین میشناسم این همه مهربونی شما و قلب ساده و بی آلایش شما کجا و این دخترای حسود کجا............
شما مغروری اما به داشته هات
مهربان ناراحت نباش آدمها وقتی پیشرفت میکنن دشمناشون زیاد میشن
لیلای نازم سلام
لیلیییییییییییییییییییییییی
کارگردان کوچولو خوبی؟
تو هنوز ایرانی؟باید اونجا رو ترک کنی حیفته دوسی
دختر خانم کجایی
فیلمتو از tvدیدم حرف نداشت
لیلی صداتم قشنگه
عشق به تو یعنی دوست داشتن کسی که نمی فهمتت
دریایی خانم بارانی دل
سلام وبلاگ زیبایی داری ولی اهنگش خیلی غمگینه خیلی
وب قشنگی داری
آدم دوست داره همه مطالباشو بخونه
به ما هم یه سر بزن
تک وتنها
پیشمون بیا
_____________@__@@_____@
____________@@_@__@_____@
___________@@@_____@@___@@@@@
__________@@@@______@@_@____@@
_________@@@@_______@@______@_@
_________@@@@_______@@______@_@
_________@@@@_______@_______@
_________@@@@@_____@_______@
__________@@@@@____@______@
___________@@@@@@@______@
__@@@_________@@@@@_@
@@@@@@@________@@_____
_@@@@@@@_______@_____
__@@@@@@_______@@_____
___@@_____@_____@_____
____@______@____@_____@_@@
_______@@@@_@__@@_@_@@@@@
_____@@@@@@_@_@@__@@@@@@@
____@@@@@@@__@@______@@@@@
____@@@@@_____@_________@@@
____@@_________@__________@
_____@_________@_____
_______________@_____
____________@_@_____
_____________@@_@_____
______________@@_____
______________@_____من اپم در ضمن لینکتون کردم
سلام..اینجا نتونم کجا اخه ..بیابان ...کوه..دشت ...دریا
من ندارم سر یاس
با امیدی که مرا حوصله داد
باد بگذار بپیچد با شب
بید بگذار برقصد با باد...
سلام..ممنون ...زیبا بود....فقط قسمت زمستان و اسفندشو
بیشتر باید میکردی...وینک
قتی آمدی از بس درختان نگاهشان را به خورشید گره زده بودند دستهاشان میدرخشید.
وقتی آمدی نفسهایت هم گام همان بادهایی شد که درخت وجودم را بی بهانه لرزاند.
وقتی آمدی خنده هایت عبور ابرهای آبی آسمان را خاکستری کرد...
و تو...
عاشق همان بی رنگ بودن ماه بودی، که در عمق چشمان سیاه آسمان پشت ابرها می گذاشتی اش
و تمام خواب های معصومانه مرا بی مهتاب میپروراندی...
وقتی آمدی پاییز بود...
روزی شبیه امروز...
برگ بود و حضور پر رنگ خورشید و خش خش گام های تو...
تو همان تعبیر خواب های خاکستری ام بود در آن شب برای آمدنت دیده بودم.
همان شب که آسمان تمام ستارگانش را به حراج گذاشته بود تا شاید بتواند برق چشمانت را از من بپوشاند تا اینچنین اسیرم نکنی، اما...
حالا نه تو هستی که شبم روشن باشد و نه ستاره ای برای آسمان مانده است.
وقتی آمدی پاییز بود...
روزی شبیه امروز...
امروز هم پاییز است...
سلام...ممنون درست نمیدونم کدام رو گذاشتم فقط میدانم در مورد پاییز بود
فکر کنم مریم مسیحا بود
ای کاش مطلبو تایید میکردی ببینم کدومشه
اگه با من ازدواج می کردی الان توی اون خراب شده شعر غمگین نمیگفتی همسر من بودی.اما انقدر فکرتون راجع به من عجیب بود که قلبمو شکوندین.اکتبر میام ایران.امیدوارم ازدواج نکرده باشین.بازم سعیمو میکنم.هنوز چشماتون یادم نرفته.مادرم خیلی دوست داره.بذار وقتی بارون می باره دستات توی دستای من باشه.بی رحم.نمی دونی وقتی اون بالام همش به پروازم اولین پروازم با تو فک میکنم.لیلا ازدواج با تو آرزومه بفهم
عزیزم شعرات زیباست ولی کمی شادتر بنویس
لیلای عزیزم مثل همیشه زیبا مینویسی آخه تو به حدی مهربان و نجیبی که مطمئنم خدا همه خوبیها رو نثارت میکنه . گل قشنگم امیدوارم شاد باشی دوستت دارم.