مهربانیت را می خواهم ..............
با تو تا اوج خوشبختی سفر میکنم
اگر وقتی برای بودنت باشد
ندایی می آید:تو خواهی آمد
و من در انتظار آمدنت خواهم سرود
ترانه آمدنت را
قلبم را در تو جا گذاشته ام
و خوشبختی ام را در بودنت ...............
تو کجای جاده به من میرسی؟
در کدامین روز ?کدامین ساعت؟
ببخش دوست داشتنم را..............
بهار آهسته آهسته می آید
تو هم می آیی؟...............
سزاوار خوشبختی ام با تو
با تو بودن سهم زیادی از زندگیست.............
و با من بودن تمام غرور تو خواهد بود
از زلال آبی دریاچه مهربانیم افزون است
و از سبزه های بهاری عاشق ترم
با من ترانه زندگی بخوان تا همیشه
بگذار نسیم برایمان عطر زندگی آورد
دستهای بهار را لمس کنیم
با من بمان........عاشق
بگذار تنهاییم را با تو قسمت کنم
و تمام لحظاتت را پر کنم با عشق
بگذار غربتت را با آواز بودنم آهنگ بخشم ..........
تو سزاوار با من بودنی............
بگذار تا شانه هایت را بالین بدانم برای درد هایم................
جاری باشیم در بودن
میدانم تو می آیی.................
چشمهایم را خواهی دید
حقیقت بودنم را درک خواهی کرد
آسمان دوباره ستاره میبیند
و من دوباره ماه خواهم شد
فرشته ای اوج می گیرد
افسانه من و تو...............
کجاست دستهای مهربانت برای بوییدن عشق
تو می ایی..................
لیلا
آفرین لیلا
واقعا قلم شیرین و زیبایی داری.با ظرافت خاصی از واژه ها در نوشته هات استفاده می کنی.اعتراف می کنم خیلی بهت حسودیم میشه و اگر صد سال هم بشینم و فکر کنم نمی تونم حتی یک خط مثل تو بنویسم.
سلام واقعا قشنگ سراییدین.خوشبحال اونی که براش شعر میگین
سلام دوست من
مطلب قشنگی بود خسته نباشی
منم اپ کردم منتظرم
شاد باشی
تو می ایی اری
تو را من چشم در راهم
بسیار ریبا بود
شادیتان روز افزون
نویسنده جوان من و همسرم لذت می بریم از نوشته های شما.خصوصا استعاره ها.اینجا در غربت گاهی نوشته های شما اشک ما رو در میاره.کاش میشد صاحب این همه ذوقو ببینیم.همسرم حدس می زنن که شما فوق العاده زیبایید.و من هم مطمئنم.پسرم پژ مان مهندس سیستماتیکه ودر bilsaktaroکار میکنه اونم عاشق اشعار شماست.
نوشته های قشنگی داری
موفق باشی همیشه
http://yaveh-gooyan.blogsky.com/ نیز با نوشته های سحر به روز شد
تو می آیی مـــــــــــــــــــــــیدانم....