حضور عشق
بیا یک لحظه با آهنگ بودن مرا از اوج تنهایی رها کن
میان سایه های غم و حسرت نگاهم را به دریا آشنا کن
بیا در جاده های خلوت عشق مرا تا عمق بودن ها صدا کن
اگر دردی بود.درمان من باش برای غصه هایم تو دعا کن
بیا یک شب میان دشت احساس از آن غربت که با هم گل بچینیم
بیا تا با نگاهت جان بگیرم بیا تا عشق و باران را ببینیم
بیا تا با کلام گرم عشقت حضور عشق را جدی بگیریم
سراب و وحشت است تنهایی و غم بیا با هم بمانیم و بمیریم
لیلا تیر ۱۳۸۷
*******************************************************
هجرانت برایم مرگی تدریجیست و می دانم که نمیدانی
دوستت دارم